خبرگزاری بانو – سه سال است درد نداری، فقر، بیکاری و گرسنگی، بزرگترین دغدغهای مردم شهر است. حتا کوچکترین اعضای خانوادهها هم، ترس نداشتن لرزه بر اندامشان انداخته و نگران سفرههای خالی فردا هستند.
خردسالترین کودکان که ظاهراً باید بازیگوش باشند و بیغم، شبها خواب آرام ندارند و روزها جادهها را برای یافتن نان میپیمایند.
اینگونه نیست که مردمان این سرزمین تنبل باشند و نانی نیابند، بلکه با تمام وجود به دنبال نان میدوند، اما نانی وجود ندارد. حتا کودکانی که به تقاضای سن و سال شان نباید نان خوردن را آشنا باشند، در جستجوی نان عمر شان را تباه میکنند.
طالبان اما هیچ برنامهای برای یافتن نان ندارند؛ زیرا نان را به آدرسهای غیبی متصل میکنند که خداوند اگر صلاح دانست و ما را لایق خوردن لقمهای از آن، آنگاه خودش عنایت خواهد کرد.
طالبان مصروف اسلامی سازی هستند و در قبال نان و شکمهای گرسنه مسئولیت ندارند. برای آنها مقدار ریش و لنگی به مراتب مهمتر از شکم است. از نظر طالبان، مسلمان بودن با تحمل گرسنگی قشنگتر است.